جدول جو
جدول جو

معنی خامیک

خامیک(یَ)
دهی است از دهستان سرولایت شهرستان نیشابور. واقع در 21 هزارگزی جنوب باختری چکنه بالا. ناحیه ای است کوهستانی و معتدل. دارای 357 تن سکنه که شیعی مذهب و فارسی زبانند. این ده از قنات مشروب میشود، و محصولاتش غلات میباشد. اهالی به کشاورزی و کرباس بافی گذران میکنند. راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با خامیک

خاریک

خاریک
دهی است از دهستان شهر خواست بخش مرکزی شهرستان ساری واقع در 7 هزارگزی شمال ساری و 2 هزارگزی باختر راه فرح آباد، ناحیه ای است واقع در دشت با آب و هوای معتدل و مرطوب و مالاریائی، سکنۀ آن 200 تن و مذهبشان شیعه و زبانشان مازندرانی و فارسی است، آب آنجا از چشمه و محصولات برنج و غلات و صیفی است شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)، رابینو این ناحیه را از بخش شهر خواست متعلق به فرح آباد نقل می کند، (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 120 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا

خاچیک

خاچیک
نام دهی است از دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز در 26 هزارگزی جنوب بستان آباد و 17 هزارگزی شوسۀ بستان آباد به تبریز، محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنۀ آن 343 تن، مذهبشان شیعه و زبان ترکی است، آب آن از رود سهندآباد است ومحصول غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است و راه آنجا مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

خامیز

خامیز
نوعی خورش است و آن چنان است که گوشت گوسفند یا گوساله را با پوست دباغت کرده آنها را در سرکه پرورده و بعد در روغن پخته و مرق آن را صاف نموده بخورند و در أصل ’خام آمیز’ بوده یعنی در خامی آمیزش یافته است، معرب آن را ’آمص’ بر وزن ’کامل’ و ’عامیص’ بر وزن ’هابیل’ گویند، (انجمن آرای ناصری) (آنندراج)، گوشت خام که در سرکه افکنند، قَمیز، (زمخشری)، طعامی ست از گوشت گوساله با پوست آن و یا شوربای سکباج که سرد کرده و روغن آن را دور سازند، (از تاج العروس)، آبگوشت بی چربشی که گذارند سرد شود تا ببندد، (ناظم الاطباء)، آمص، عامص، آمیص، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

خامنک

خامنک
قریه ای است که بفاصله 12500 گز در شمال شرق قریۀ پریان، در علاقۀ حکومت درجه 3 پنجشیر مربوط به حکومت اعلی پروان و واقع بین خط 70 درجه و 6 دقیقه و 48 ثانیۀ طول البلد شرقی و خط 35 درجه 45 دقیقه 43 ثانیۀ عرض البلد شمالی است. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
لغت نامه دهخدا