معنی خامه ریگ - لغت نامه دهخدا
معنی خامه ریگ
خامه ریگ(مَ / مِ یِ)
تل ریگ. نقا. (زمخشری) : کرده از خلق دشمنان چو سحاب خامۀ ریگ را بخون سیراب. سنایی (از حاشیۀ برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا
واژههای مرتبط با خامه ریگ
خامه زرین
خامه زرین
کنایه از خطوط شعاعی آفتاب باشد. (انجمن آرای ناصری) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، خطی که با طلا نویسند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
خایه ریز
خایه ریز
خاگینه را گویند و به عربی عَجَّه خوانند. (برهان قاطع) (انجمن آرای ناصری) (ناظم الاطباء) (شرفنامۀ منیری) (غیاث اللغات) (فرهنگ شعوری ج 1 ص 365) (از فرهنگ جهانگیری) : جوز گوز و لوز بادام است و عجه خایه ریز. (از نصاب الصبیان)
لغت نامه دهخدا
خام ریش
خام ریش
نادان، اَحمَق، کُودَن، کَم خِرَد، اَبلَه، کَم عَقل، تاریک مَغز، اَنوَک، لادِه، کاغِه، فَغاک، شیشِه گَردَن، گَردَنگَل، خَرطَبع، خُل، چِل، دَنگ، غُتفَرِه، دَبَنگ، دَنگِل، نابِخرَد، کانا، گول، بَدخِرَد، تَپَنکوز، غَمر، کَهسَلِه، ریش کاو، سَبُک رای، بی عَقل، کَردَنگ برای مِثال جمع آمد صد هزاران خام ریش / صید او گشته چو او از ابلهیش (مولوی - ۳۷۵)
فرهنگ فارسی عمید
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.