جدول جو
جدول جو

معنی خاموش نشستن

خاموش نشستن
(بِ خوی / خیش تَ کَ / کِ دَ)
بیصدا نشستن. ساکت نشستن:
جای آن نیست که خاموش نشیند مطرب
شب آن نیست که در خواب رود یار و ندیم.
سعدی (بدایع).
- امثال:
خاموش نشین و فارع از الم باش.
، دست از فعالیت بازداشتن. اقدام لازم نکردن. چون: ’آیا جایز میدانی که من در این کار خاموش نشینم’:
اگر بینی که نابینا و چاه است
اگر خاموش بنشینی گناه است.
سعدی
لغت نامه دهخدا