معنی خام جوش خام جوش غذای نیک ناپخته، خام پخته، مرد بی تجربه، مرد ناپخته: ولی بجوشم ازین خام جوش یک سبلت قراطغانشه پشمین گه طعان و ضراب، خاقانی لغت نامه دهخدا