جدول جو
جدول جو

معنی خالد ابن سمیر

خالد ابن سمیر
ابن سمیر. نام مردی است که حکایت می کند: یکی از ملوک قصد اصفهان کرد و می خواست با اصفهانیان بدرفتاری کند، پیرزنی از اهل اصفهان به همشهری های خود گفت: اگر من شما رااز این رنج خلاص کنم چه عوض میدهید؟ گفتند هر چه بخواهی. پس پیرزن نزد پادشاه رفت و بعد از نصایح زیاد وگفتن قصۀ گودرز با اهل اصفهان و لشکر نمرود پادشاه را از این آزار منع کرد. کلام او در ملک مؤثر افتادو دردم حرکت کرد. (از ترجمه محاسن اصفهان ص 84)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با خالد ابن سمیر

خالد ابن سوید

خالد ابن سوید
ابن سوید. نام عاملی بوده است که حمزه بن مالک الخزاعی به جانشینی خود در سیستان گذاشت. توضیح آنکه: مهدی بن منصور چون به خلافت نشست حمزه بن مالک الخزاعی را به سیستان فرستاد. وی خالد بن سوید را خلیفت خویش بر سیستان کرد و خالد روز چهارشنبه چهار روز مانده از ربیع الاول سنۀ تسع و خمسین و مائه (159 هجری قمری) به سیستان آمد. (از تاریخ سیستان چ 1314 هجری شمسی ص 149)
لغت نامه دهخدا

خالد ابن سعید

خالد ابن سعید
ابن سعید. گویند: عبدان از او نام برده ولی این خطاست چه این نام بواسطۀ تصحیف و افتادگی پیش آمده است، زیرا در سلسلۀ رواتی که عبدان آورده خالد بن سعد است نه خالد بن سعید. (از الاصابه قسم 4 ج 1 ص 154)
لغت نامه دهخدا

خالد ابن زبیر

خالد ابن زبیر
ابن زبیر. وی پسر زبیر است زبیر را ده پسر بود و پنج پسر به نامهای عبدالله ، عاصم، عروه، منذر و مصعب که از اسماء بنت ابی بکر بوجود آمده بودند و پنج پسر بنامهای: حمزه، خالد، عمرو، عبیده و جعفر که از امهات دیگر بودند. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 533)
لغت نامه دهخدا

خالد ابن کثیر

خالد ابن کثیر
ابن کثیر. متوفی به سال 140 هجری قمری از موالی تمیم است وی مدتها بر قهستان فارس ولایت کرد تا آنکه عبدالجبار بن عبدالرحمان عامل خراسان شد و وی را در جملۀ عده ای که متهم به دعوت برای طالبین بودند کشت. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 285)
لغت نامه دهخدا