جدول جو
جدول جو

معنی خالد ابن جنید

خالد ابن جنید
ابن جنید، نام امیری است که نصر بن سیار برای بخارا معین کرد. نرشخی چنین آرد: ’نصر سیار بر واصل عمرو نماز کرده اندر سراپردۀ خویش گور کردش و بشر بن طغشاده را ببخار خدایتی نشاند و خالد بن جنید را ببخارا به امیری نشاند و الله اعلم’. (از تاریخ بخارا نرشخی ص 73)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با خالد ابن جنید

خالد ابن سوید

خالد ابن سوید
ابن سوید. نام عاملی بوده است که حمزه بن مالک الخزاعی به جانشینی خود در سیستان گذاشت. توضیح آنکه: مهدی بن منصور چون به خلافت نشست حمزه بن مالک الخزاعی را به سیستان فرستاد. وی خالد بن سوید را خلیفت خویش بر سیستان کرد و خالد روز چهارشنبه چهار روز مانده از ربیع الاول سنۀ تسع و خمسین و مائه (159 هجری قمری) به سیستان آمد. (از تاریخ سیستان چ 1314 هجری شمسی ص 149)
لغت نامه دهخدا

خالد ابن سعید

خالد ابن سعید
ابن سعید. گویند: عبدان از او نام برده ولی این خطاست چه این نام بواسطۀ تصحیف و افتادگی پیش آمده است، زیرا در سلسلۀ رواتی که عبدان آورده خالد بن سعد است نه خالد بن سعید. (از الاصابه قسم 4 ج 1 ص 154)
لغت نامه دهخدا

خالد ابن یزید

خالد ابن یزید
ابن یزید. وی مولی قثم بن عباس است و بعضی ابیات زیر را از او میدانند که درباره قثم بن عباس سروده است:
فی کفّه خیزران ریحها عبق
بکف ّ اروع فی عرنینه شمم
یغضی حیاء و یغضی من مهابته
فمایکلم ألا حین یبتسم
ان قال قال بمایهوی جمیعهم
و ان تکلم یوماً ساحت الکلم.
(از البیان والتبیین چ سندوبی ج 1 ص 286 و پاورقی ص 285)
ابن یزید. از هیثم بن جمیل از مبارک بن فضاله از حسن از انس حدیث غار را روایت میکند. از او ابوبکر بزار این حدیث را روایت می دارد و می گوید: هر که این حدیث را سوای محمد بن عوف طائی از هیثم روایت کرد متهم است. (از لسان المیزان ج 2 ص 391)
لغت نامه دهخدا