جدول جو
جدول جو

معنی خاکی

خاکی
نام جماعتی و قبیله ای است، (برهان قاطع) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با خاکی

خاکی

خاکی
آلوده به خاک، خاک آلود، تهیه شده از خاک، رنگی شبیه قهوه ای روشن مانند رنگ خاک، به رنگ خاک، کنایه از آدمی، مردم، مقابلِ آبی، مربوط به خشکی، کنایه از فروتن، افتاده، برای مِثال بنی آدم سرشت از خاک دارند / اگر خاکی نباشد آدمی نیست (سعدی - ۱۰۶)، کنایه از خوار، ذلیل، کنایه از فروتن بودن، افتاده بودن
خاکی
فرهنگ فارسی عمید

خاکی

خاکی
منسوب به خاک، زمینی، مقابل آبی، ساکن کره زمین، آدمی، جمع خاکیان، درویش
خاکی
فرهنگ فارسی معین