جدول جو
جدول جو

معنی خاکه سرب

خاکه سرب(کَ / کِ سُ)
چیزی است مثل خاک، که از کان سرب بدست می آید و نهایت بدبو باشد. (آنندراج) :
’خاکۀ کان مومیائی و سرب’. اشرف (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با خاکه سرب

خاره سنب

خاره سنب
چیزی که خاره را سوراخ کند. ثاقب الحَجَر
لغت نامه دهخدا

خاله سرا

خاله سرا
دهی است جزء دهستان اسالم بخش مرکزی شهرستان طوالش. واقع در 15 هزارگزی جنوب هشت پرکنار شوسۀ انزلی به آستارا. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای مرطوب و مالاریایی. 221 تن سکنه دارد که شیعی مذهب و گیلکی و طالشی زبانند. آب آنجا از رود خانه کلاسرا و محصول آن برنج وابریشم و لبنیات و شغل اهالی زراعت است، 15 باب دکان کنار شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

خاکه برگ

خاکه برگ
برگهای ریز و پوسیده که کود و رشوه را بکار آید
لغت نامه دهخدا

خاکه اره

خاکه اره
نرمه های ریز چوب که پس از بریدن آن بدست می آید. نُشارَه. وُشارَه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

خانه سری

خانه سری
از دهات شاه کوه و ساور مازندران. (از سفرنامۀ استرآباد و مازندان رابینو ترجمه فارسی ص 169)
لغت نامه دهخدا

خانه سرخ

خانه سرخ
دهی است از دهستان ایسین بخش مرکزی شهرستان بندرعباس، واقع در سی هزارگزی باختر بندرعباس و سر راه مالروضمیر- بندرعباس. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای گرمسیری. سکنۀ آن 573 تن که شیعی و سنی مذهب و فارسی زبانند. آب دهکدۀ مزبور از چاه تأمین میشود و محصولش خرما است. اهالی به کشاورزی و صید ماهی گذران میکنند، در آنجا یک پاسگاه گارد مسلح گمرک و دبستان وجود دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

خانه سرا

خانه سرا
دهی است از دهستان حومه بخش رامسر شهرستان شهسوار. واقع در 7 هزارگزی جنوب خاوری رامسر و2هزارگزی جنوب شوسۀ رامسر به شهسوار و کنار راه فرعی سادات محله به مشاکلایه. این دهکده در دشت قرار دارد، و آب و هوای آن مرطوب و مالاریایی است. تعداد سکنۀ آنجا 100 تن که شیعی مذهب و گیلکی و فارسی زبانند. آب آنجا از رود خانه نسا رود و محصول آن برنج و چای و مختصری مرکبات و ابریشم است. اهالی آنجا بزراعت گذران می کنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ص 105)
لغت نامه دهخدا

خاک سرخ

خاک سرخ
نوعی خاک به رنگ سرخ که دارای مقدار زیادی اکسید آهن است
خاک سرخ
فرهنگ فارسی عمید