معنی خاکه برگ - لغت نامه دهخدا
معنی خاکه برگ
خاکه برگ(کَ / کِ بَ)
برگهای ریز و پوسیده که کود و رشوه را بکار آید
لغت نامه دهخدا
واژههای مرتبط با خاکه برگ
خاک برگ
خاک برگ
خاکی که با برگ های پوسیده مخلوط کرده و در گلدان یا باغچه می ریزند
فرهنگ فارسی عمید
خاک برگ
خاک برگ
خاک که از برگهای پوسیده کنند کود و رشوه را
لغت نامه دهخدا
لاله برگ
لاله برگ
برگ لاله: رویش میان حله سبزاندرون پدید چون لاله برگ تازه شکفته میان خوید. (عماره لغ)، چهره روی: چنان ننگش آمد ز کار هجیر که شد لاله برگش بکردار خیر. (شا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تازه برگ
تازه برگ
تر. خرم. پرطراوت. جوان: بسان درختی بود تازه برگ دل از کین شاهان نترسد ز مرگ. فردوسی
لغت نامه دهخدا
خاکی بیگ
خاکی بیگ
دهی است از دهستان اوبانو بخش دیواندره شهرستان سنندج. واقع در 34 هزارگزی شمال دیواندره و 12 هزارگزی جنوب خاور کرفتو. ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای سردسیر دارای 210 تن سکنه که مذهبشان سنی و زبانشان کردی است. آب آنجا از رودخانه و چشمه سار و محصول آنجا غلات و حبوبات و لبنیات و توتون میباشد. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان جاجیم بافی و راه مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
خاکه سرب
خاکه سرب
چیزی است مثل خاک، که از کان سرب بدست می آید و نهایت بدبو باشد. (آنندراج) : ’خاکۀ کان مومیائی و سرب’. اشرف (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
خاکه اره
خاکه اره
نرمه های ریز چوب که پس از بریدن آن بدست می آید. نُشارَه. وُشارَه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
خانه بره
خانه بره
کنایه از برج حمل است. (انجمن آرای ناصری) : شرف شمس به خانه بره نیست شرف شمس به واو قسم است. خاقانی (از انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.