جدول جو
جدول جو

معنی خافیه

خافیه
(یَ)
نهان. پنهان. پوشیده. پوشیدگی. ج، خوافی. (منتهی الارب) : لایخفی منکم خافیه. (قرآن 18/69) ، پری. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). سموا بذلک لاستتارهم عن الابصار، منه: ارض خافیه، زمینی که در آن پریان باشد، مضرت دیو و پری. آسیب جن، پرخرد از بال مرغ. (مهذب الاسماء). پرپسین بال مرغ
رجوع به خافیه شود
لغت نامه دهخدا