جدول جو
جدول جو

معنی خاش

خاش
قماش خانه و متاع روی آن، خش ّ است که بمعنی پیادگان باشد، (منتهی الارب)،
در حالت رفع و جر بدون الف و لام از خشی بمعنی ترسیدن
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با خاش

خاش

خاش
شهری است کوچک مرکز بخش خاش شهرستان زاهدان واقعدر 185 کیلومتری جنوب زاهدان، در مسیر شوسۀ زاهدان به ایرانشهر و زاهدان به سراوان میباشد، مختصات جغرافیائی آن به شرح زیر است: طول آن 61 درجه 10 دقیقه 25 ثانیه و عرض آن 28 درجه 13 دقیقه و 35 ثانیه است، خاش در جنوب کوه تفتان واقع است و هوای آن گرم و معتدل و متغیر است، خاش در گذشته اهمیتی نداشته و فقط از زمانی که مرکز لشکر و تیپ مکران شده رو به آبادی نهاده است، و در آن جا قنواتی احداث شده و روز بروز به اهمیت آن افزوده میشود، سکنۀ فعلی خاش در حدود سه هزار تن است و شغل مردان کسب و تجارت و باغبانی و زراعت و گله داری است و در حدود 150 باب دکان مختلف ویک مسجد و یک گاراژ و 2 دبستان دارد، از ادارات دولتی مرکز تیپ و گروهان ژاندارمری و بخشداری و پست و تلگراف و نماینده آمار و فرهنگ و بهداری و گارد مسلح گمرک و شهرداری و شهربانی در آنجا وجود دارد، در هفته دو مرتبه پست و همه روز اتومبیل از زاهدان به آنجاآمدورفت می نماید، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

خاش

خاش
نام برادر افشین است: مازیار بر خلاف افشین گواهی داد که خاش برادر افشین ببرادراو کوهیار نامه نوشته و اسلام آشکار ساخته، (از تاریخ طبری بنابر حاشیۀ ص 358 مجمل التواریخ و القصص)
لغت نامه دهخدا

خاش

خاش
نام گیاهی است که در شیرکوه منزول نام دهند، قطیم، عودالخیر، (معجم انجلیزی عربی فی العلوم الطبیه و الطبیعیه چ محمد شرف)
لغت نامه دهخدا