معنی خاسف خاسف (سِ) لاغر. مهزول، متغیراللون، غلام سبک، مرد فقیه. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) ، چشمه ای که آبش بتک رفته باشد. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا