جدول جو
جدول جو

معنی خاسره

خاسره(سِ رَ)
تأنیث خاسر: صفقه خاسره، سودای به ضرر و زیان. مقابل رابحه.
- کره خاسره، حملۀ غیر نافع. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : تلک اذا کره خاسره. (قرآن 12/79)
لغت نامه دهخدا

واژه‌های مرتبط با خاسره

خاطره

خاطره
یاد، یادگاری، یادبود، اتفاقی که در گذشته افتاده و در ذهن شخص باقی مانده است
خاطره
فرهنگ نامهای ایرانی

پاسره

پاسره
زمینی را گویند که صاحب زراعت در وجه اخراجات جدا کرده بمزارعان دهد تا ایشان حاصل آنرا صرف اخراجات دیوانی و غیره کنند
فرهنگ لغت هوشیار