معنی خادمی خادمی (دِ) عمل خادم. کیفیت خادم. خدمتکاری: بزیست و به آب خود بازآمد و در خادمی هزاربار نیکوتر از آن شد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 382). ای حجت زمین خراسان بشعر زهد جز طبع عنصریت نشایدبخادمی. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا