جدول جو
جدول جو

معنی حیل

حیل(حَ)
قوه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). حول. (اقرب الموارد). توانائی. (غیاث). گویند لاحیل و لا قوه الا باﷲ. و این لغتی است در حول، آب گردآمده در مغاک وادی. ج، احیال، حیول، حذاقت و جودت نظر و قدرت بر تصرف. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، حیله. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا