معنی حوالب حوالب(حَ لِ) جمع واژۀ حالب. (منتهی الارب). چشمه ها. (ناظم الاطباء). - حوالب البئر، منبعهای چاه. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). - حوالب العین، منبعهای چشمه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). غده های منبع اشک. (یادداشت مرحوم دهخدا) لغت نامه دهخدا