معنی حؤول
- حؤول(تَ)
- حول. گذشتن یک سال بر چیزی، برگشتن از عهد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، بجای دیگر گشتن. (منتهی الارب) ، حایل شدن میان دو چیز. (اقرب الموارد) ، آبستن نشدن ناقه بعد از گشن دادن و همچنین درخت خرما. (منتهی الارب). آبستن نشدن، بار دادن خرما یک سال و بار ندادن در سال دیگر. (اقرب الموارد). حوول. رجوع به این کلمه شود
