معنی حمیر
- حمیر (حَ)
- حمیره. یرنداق که بدان زین بندند. (منتهی الارب) ، جمع واژۀ حمار. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) :
تیر و بهار و دهر جفاپیشه خرد خرد
بر تو همی شمرد و تو خود خفته چون حمیر.
ناصرخسرو.
حسد آمد همگان را ز چنان کار ازو
برمیدند و رمیده شود از شیر حمیر.
ناصرخسرو
