معنی حمن حمن (حَ) حمنان. کنه های ریزه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). حمنه یکی آن. (منتهی الارب). اول قمقامه است که بسیار خرد و کوچک است سپس حمن و حمنانه سپس قراد سپس حلمه سپس عل و طلح. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا