جدول جو
جدول جو

معنی حفره کردن

حفره کردن
(بَ تَ)
حفره زدن:
مکر آن باشد که زندان حفره کرد
آنکه حفره بست آن مکری است سرد.
مولوی.
این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وارهان.
مولوی
لغت نامه دهخدا