جدول جو
جدول جو

معنی حفاف

حفاف(تَ صَعْ عُ)
برهنه و ساده و رت کردن زن روی را به برکندن موی برای زینت. (منتهی الارب). بند و زیر ابرو کردن. کندن زن موی را از روی. (زوزنی). موی برکندن از روی. (تاج المصادر بیهقی). ازاله کردن موی از صورت بوسیلۀ تیغ. (اقرب الموارد) ، بهم بستن زن موی را در پس سر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا