جدول جو
جدول جو

معنی حشیش بزرقطونا

حشیش بزرقطونا
(حَ ؟)
بنکو. اسپغول. اسفرزه. اسپرزه. قارانی. یارق. فسلیون. برغوثی. اسفیوش. بقلۀ مبارکه. ختل. حشیشهالبراغیث. صاحب اختیارات گوید: به پارسی ورق بنکو گویند و در قوت نزدیک به گشنیز تر بود و بهترین وی تازه و تر بود. حرارت بنشاند و بر ورمهای گرم طلی کردن سود دهد و عصارۀ تر وی جهت نفث الدم نافع بود
لغت نامه دهخدا