جدول جو
جدول جو

معنی حشم

حشم
(تَشْ)
معرب از خشم فارسی. بخشم آوردن. تشویر دادن. (تاج المصادر بیهقی). خجل کردن و تشویردادن کسی را. خجل کردن، شنوانیدن او را مکروه. (اقرب الموارد) ، خشم گرفتن
لغت نامه دهخدا