معنی حست حست حست حست (حَ حَ) حکایت کندی حرکت چاروا و ستور: او هست حست حست و من او را بچوب و سنگ سوی عزیز دولت و دین تاز تاز تاز. روحی ولوالجی لغت نامه دهخدا