حساب داشتن با کسی، با او معاملۀ نقد و نسیه و مانند آن داشتن، حساب داشتن در یک شعبه بانک، حساب جاری یا پس انداز در آن بانک داشتن، حساب نگاه داشتن: حساب امشب وفردا به زلف او همی دارم شمار ظلم و بیداد کسی برهم نمیگردد. نظیری (ارمغان آصفی). - حساب از خود داشتن، کنایه از مغرور بودن. خاکساری پیش مغروران ندارد اعتباری گر حسابی داری از خود در حساب ما مباش. سلیم طهرانی (از ارمغان آصفی)