جدول جو
جدول جو

معنی حساب برانداختن

حساب برانداختن
(نُ / نِ / نَ دَ)
رأی زدن و صواب اندیشیدن:
حسابی که خاقان برانداختی
به فرمان او کار آن ساختی.
نظامی (از آنندراج) (ارمغان آصفی).
حسابی که باخود برانداختی
چنان نیست بازی غلط باختی.
نظامی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا