جدول جو
جدول جو

معنی حسا

حسا
(حَ)
حساء. طعام معروف. (معجم البلدان). آشامیدنی. حریره. شوربا که بیاشامند. آنکه بیاشامند. حسواء. (مهذب الاسماء). حریره ای که از سبوس و روغن و شکر سازند بیماران را. طعامی از سبوس و شکر وروغن بادام و آنرا حریره نیز گویند و گاه نیز از چیزهای دیگر کنند. حسو. آش: و اگر از آرد آن (سلت) حریرۀ رقیق و حساء سازند... داءالموم را نافع بود. (ابن بیطار)
لغت نامه دهخدا