معنی حرمت شکستن حرمت شکستن (گُ تَ دَ) حرمت بردن. بی احترامی کردن: لیکن چو حرمت تو نداردتو از گزاف مشکن ز بهر حرمت اسلام حرمتش. ناصرخسرو لغت نامه دهخدا