معنی حرق حرق (حَ رِ) مردی که اعضای او ترقیده باشد. مرد شکافته اطراف. (منتهی الارب) ، ابر سخت برق. ابر سخت درخش، سوختۀ چقماق و خف. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا