جدول جو
جدول جو

معنی حرف

حرف(تَ شَکْ کُ)
کسب نفقه برای عیال، برگردانیدن اسب و جز آن را، میل. (منتهی الارب). چسبیدن. انحراف
لغت نامه دهخدا