معنی حتره حتره (حُ رَ) چیزی اندک، پیوندی که به دامن خیمه و خرگاه درآورند هرگاه از زمین بلند باشد. ج، احتار، فراهم آمدنگاه هر دو کنج دهان، مهمانی بنای نو، جای سر بروت بریدن از لب. (منتهی الارب)وکیره. حتیره. مهمانی بنای نو، بوریاکوبی لغت نامه دهخدا