جدول جو
جدول جو

معنی حایض

حایض
(یِ)
نعت فاعلی از حیض. حایضه. (منتهی الارب) (صراح). ج، حیض، حوایض. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب). و رجوع به حائض شود:
حایض او، من شده به گرمابه
ماهی او، من طپیده در تابه.
سنائی.
لعبت زرنیخ شد این گوی زرد
چون زن حایض پی لعبت مگرد.
نظامی
لغت نامه دهخدا