ابن عبدالله بن ابی ربیعه. وی از دست عبدالله بن زبیر ولایت بصره داشت. و آنگاه که عبدالملک بن مروان جیش بن دلجهالقینی را، با هفت هزارتن، برای گرفتن بیعت بمدینه فرستاد و ابن الزبیر به عیاش بن سهل نوشت که بمنع او شتابد. حارث حنیف بن السجف را با نهصد تن از بصریان بمدد عیاش فرستاد. گویند عبدالملک بن مروان او را پرسید: ما کان یقول الکذاب فی کذا و کذا؟ یعنی ابن الزبیر، فقال ما کان کذابا. یحیی بن الحکم روزی او را گفت: من امک یا حار؟ او گفت هی التی تعلم ! عبدالملک یحیی را گفت: اسکت فهی انجب من امک. ممکن است که این شخص همان حارث بن عبدالله بن ابی ربیعه ملقب به قباع باشد. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعیدالعریان ج 1 ص 49 و ج 5 ص 166 شود