معنی چیخ چیخ چنخ، (سروری)، آنکه از چشمهای او پیوسته آب و چرک آید و بدین سبب مژگانش ریخته باشد، (از آنندراج) (از ناظم الاطباء)، آنکه آب از چشمش همیشه رود و مژگانش ریخته باشد، (سروری) : چیخ که شد غمزه زنی ساز او کور بود هر که کشد ناز او، امیرخسرو لغت نامه دهخدا