معنی چهره ساختن چهره ساختن(کَ / کِ دَ) صورت کشیدن. نقاشی کردن. صورتگری کردن. چهره پرداختن. رخسازی کردن. منظره ساختن، روبرو کردن. مقابل کردن. مواجهه دادن لغت نامه دهخدا