آواز بلبل و مانند وی و این کلمه از اصوات است. (از غیاث اللغات). آواز بلبل که به تازی صفیر خوانند. (آنندراج). آواز بلبل و جز آن. (از فرهنگ ضیاء) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ نظام). آواز بلبل و پرندگان خوش آواز دیگر. (فرهنگ فارسی معین). حکایت صوت هزار. نام آواز بلبل. صوت بلبل. بانگ بلبل. فتل. نغمه. دستان. (یادداشت مؤلف) : چه نسبت با بهار و گل بود اشعار رنگین را مگو از چهچه بلبل ز من بشنو ز من بشنو. فطرت (از آنندراج). گل اگر بلبل آن جلوۀ مستانه شود قلقل شیشۀ می چهچه مستانه شود. تنها (از آنندراج). ، (از اصطلاحات موسیقی) تحریر صدا و آواز (یادداشت مؤلف). غلطیدن آواز در گلو به هنگام خوانندگی