کنایه از آب زندگی. چشمۀ آب حیات. چشمۀ آب زندگی. چشمۀ حیوان. چشمۀ خضر. چشمۀ زندگی: ای خاک بر سر فلک آخر چرا نگفت کاین چشمۀ حیات مسازید جای خاک. خاقانی. مصطفی چشمۀ حیات و مرا خضر چشمه به آب دیده ستند. خاقانی. لبهای تو خضر اگر بدیدی گفتی لب چشمۀ حیاتست. سعدی. نقل است که ذوالقرنین در اوقات سیر بلاد و امصار حدیث چشمۀ حیات استماع کرد و بجانب چشمۀ حیات و ظلمات نهضت فرمود. (حبیب السیر چ قدیم تهران جزء اول از ج 1 ص 16). رجوع به چشمۀ حیوان و چشمۀ زندگی شود