چشم بستن. دیده برهم نهادن، چشم پوشی کردن. صرف نظر کردن: در جهان ارباب همت نیز بی حاجت نیند از متاع آفرینش چشم میگیریم ما. وحید (از آنندراج). - چشم را چیزی گرفتن، کنایه است از حاجب شدن آن چیز جلو چشم و مانع شدن چیزی از دیدن چشم: دود آهم چشم او خواهد گرفت آخر اگر دیده گستاخانه بر روی تو روزن باز کرد. نصیر همدانی (از آنندراج)