کنایه از کسی است که از مردم از پهلوی او فائده ونفع یابند. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آنکس که مردم از او بهره مند شوند: پهلو از من تهی مکن که مرا پهلوی چرب هم ز پهلوی تست. خاقانی. ، فربه را نیز گویند، که نقیض لاغر باشد. (برهان). بمعنی فربه. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (مجموعۀ مترادفات ص 268). نقیض لاغر. (ناظم الاطباء). چاق و چله: بس کن از جان خشک خاقانی که نه بس صید چرب پهلوئی. خاقانی. از سفر می آیم و در راه صید افکنده ام اینت صیدی چرب پهلو کارمغان آورده ام. خاقانی