به عربی، مطراق، (برهان)، پتک آهنگران، (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج)، چکش مسگران، (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج)، چکش که آلت کوبیدن میخ و غیره است، (فرهنگ نظام) : هزار چاکوچ خورد پهن و دراز گردد همان مس باشد، بهأالدین ولد (معارف)، که چندین چاکوچ خورده و چندین جوش نموده، بهاءالدین ولد (معارف)، بر دیده زد به چاکوچ دشنام و میخ چوب اهل جوین را ز یمین و یسار نعل، پوربهای جامی (از جهانگیری)، و رجوع به چاکوش شود