معنی چاره برانداختن چاره برانداختن (اِ تِ رَ تَ) چاره پیداکردن. (آنندراج). چاره جستن: یکی چاره باید برانداختن به تزویر مردم خوری ساختن. نظامی (از آنندراج). ، تدبیر نمودن. (آنندراج) لغت نامه دهخدا