معنی چار و ناچار چار و ناچار (ژَ / ژِ کَ دَ) خواه و ناخواه. طوعاً ام کرهاً: چاره آن شد که چاروناچارش مهربانی بود سزاوارش. نظامی لغت نامه دهخدا