معنی ثعد ثعد(ثَ) رطب یا غورۀ خرمای نرم شده و آب گرفته، بقل ثعد، ترۀ تازه و تر، ثری ثعد، خاک نرم، ماله ثعد و لامعد، نیست او را اندک و بسیار لغت نامه دهخدا