به معنی تیزهوش است، چه ویر به معنی هوش هم آمده است، (برهان)، به معنی تیزهوش است و ویر به معنی دانش و عقل است ... (انجمن آرا) (آنندراج)، تندهوش و تیزهوش، (ناظم الاطباء)، تیزهوش وهوشیار، (فرهنگ فارسی معین)، تیزفهم، سریعالانتقال، صاحب فراست، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : گزیدند پس موبد تیزویر سخنگوی و بینادل و یادگیر، فردوسی، بفرمود تا پیش او شد دبیر همان راهبر موبد تیزویر، فردوسی، چو بشنید بگزیدشاه اردشیر جوانی گرانمایۀ تیزویر، فردوسی، یکی تیزویریست بسیاردان کزو نیست احوال گیتی نهان، لبیبی (گنج بازیافته ص 30)، مثالی از امثال قرآن ترا نمودم بر آن بنگر ای تیزویر، ناصرخسرو، زین بدکنش حذر کن و زین پس دروغ او منیوش اگر بهوش و بصیری و تیزویر، ناصرخسرو، ، بسیار تیز و خداوند تیزی رانیز گویند، (برهان)، بسیار تیز و برنده، (ناظم الاطباء)، رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود