معنی تیزنگر تیزنگر(تَ سَ) شاهی البصر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تیزنظر. خیره نگر: (مریخ دلالت کند بر)... تیزنگر گربه چشم. (التفهیم بیرونی). گیسوی چنگ و رگ بازوی بربط ببرید گریه از چشم نی تیزنگر بگشائید. خاقانی لغت نامه دهخدا