جدول جو
جدول جو

معنی تیزعنان

تیزعنان(عِ)
تندرفتار. تیزتگ. جلد و تندرو. سریعالسیر:
ره بر و شخ شکن و شاددل و تیزعنان
خوش رو و سخت سم و پاک تن و جنگ آغاز.
منوچهری.
نوفل ز نفیر و زاری او
شد تیزعنان به یاری او.
نظامی.
رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا