معنی تیزتگی تیزتگی(تی تَ) تیزتکی. سرعت. تندروی. عمل تیزتگ: دی که ز پیش تو به نخجیر شد تیزتگی کرد و عدم گیر شد. نظامی. تیزتگی پیشۀ آتش بود بازنمانی ز تک، آن خوش بود. نظامی. رجوع به تیزتگ و تیز و دیگر ترکیبهای آن شود لغت نامه دهخدا