کنایه از عطارد است. (برهان) (از غیاث اللغات) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) : در دل خاره در روم چو شرار تیر چرخم که سخت کارگرم. حیاتی گیلانی (از آنندراج). ، چیزی باشد مانند تیرهوائی که از آهن سازند و درون آن را پر از باروت کرده آتش زنند و به جانب دشمن سردهند و آن در هندوستان متعارف است و به هندی ’بآن’ گویند. (برهان) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج). و بر هر که خورد از اسب و سوار و پیاده هلاک کند. (انجمن آرا) (آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) : نه تیر چرخ رسد بر سرش نه کشکنجیر نه منجنیق و نه سامان برشدن بوهق. انوری (از انجمن آرا). ، بعضی گفته اند، چرخ کمان سخت، و تیر چرخ، تیری که از کمان اندازند. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج)