جدول جو
جدول جو

معنی تیاح

تیاح(تَیْ یا)
آنکه پیش آید بکاری که نبایدیا آنکه خود را در بلا افکند. متیح. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، اسپی که از نشاط خمان و چمان رود. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به متیح و تیحان شود
لغت نامه دهخدا