معنی تهم تهم(تُ هََ) جمع واژۀ تهمه. (اقرب الموارد). جمع واژۀ تهمت: اتقوا من مواضع التهم. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : زیردستان گله بر عکس کنند گله شان از پی نفی تهم است. خاقانی (دیوان چ سجادی ص 821). رجوع به تهمات و تهمت و تهمه شود لغت نامه دهخدا